کد خبر 1353416
تاریخ انتشار: ۲۷ اسفند ۱۴۰۰ - ۱۱:۳۰
خمیازه سلطان

این تصویر جالب در حیات وحش تانزانیا توسط Christopher به ثبت رسیده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 9
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 1
  • IR ۱۲:۰۴ - ۱۴۰۰/۱۲/۲۷
    4 1
    ایشان بانوی سلطان هستن
    • حاجی IR ۱۵:۲۴ - ۱۴۰۰/۱۲/۲۷
      0 1
      گفتن شیر سلطان جنگل هست
  • علی خان IR ۱۲:۲۶ - ۱۴۰۰/۱۲/۲۷
    2 5
    بله بچه ها ی خوب شنگول منگول ،، این خاطره که تعریف میکنم مال خیلی سال ها پیش است اون زمانیکه من ی کودک ۵ یا ۶ ساله بودم ، با چشمان یشمی با رگه های آبی و فیروزه ای و موهای بلند سیاه و بدن ورزیده که بی نظیر بودم ،، همیشه می رفتم لب برکه برا ماهیگیری ، ی روزی صبح که از خونه اومدم بیرون ی حس خوبی داشتن راه افتادم طرف برک ماهی بگیرم ،، وقتی به برکه رسیدم دیدم همه جا ساکت است خبری نه از صدای قورباغه و کلاغ و نه پرندگان دیگه و حتی میمون ها هم نیستن ،، و حتی ماهی ها هم نبودن . تعجب کردم چی شده و رفتم بالای بلند ترین درخت تا ببینم چه خبری است هر چه نگاه کردم چیزی از موجودات جنگل را ندیدم همه جا سوت و کور بود.تا اینکه بچه سنجاب ها را دیدم تو لونه هستن بهشون گفتم چی شده والدینتان کجا هستن حیوانات دیگه کجا هستن ، یکیشون اومددم لونه گفت : علی خان همه حیوانات رفتن خدمت جناب سلطان (شیر) ، گفتم چی شده سلطان مریض شده . گفت نه سلطان قراره خمیازه بکشه و حیوانات نگاهش کنند ، گفتم خوب چی بشه ، گفت علی خان تو نمی فهمی و نخواهی فهمید .
    • گادوین منشا IR ۱۳:۴۸ - ۱۴۰۰/۱۲/۲۷
      2 1
      این حجم از نمک رو اینقدر راحت هدر نده حیفه...
    • IR ۱۸:۴۴ - ۱۴۰۰/۱۲/۲۷
      1 1
      مو مشکیه چشم یشمی بعد اونجا کسی دست رو سرت نکشید بگه دایی جون چطوری؟
    • ایرانی GB ۱۹:۵۱ - ۱۴۰۰/۱۲/۲۷
      1 2
      خطاب به علی خان ۱۲:۲۶ - ۱۴۰۰/۱۲/۲۷ : دوست عزیز : پوست خربزه رو بجای خربزه مصرف نکن واسه سلامتی ات خوب نیست !
    • IR ۱۱:۰۵ - ۱۴۰۰/۱۲/۲۸
      0 0
      علی خان بلاخره موفق شدی ماهی بگبری!ازهمون بچگی کنجکاوبودی مادرجون چی کشیده ازدست تو..چشمان آبی وموی مشکی !؟والامن خواهرزاده هام چشاشون سبزوموهاشون طلایی..وقتی بچه بودیم دعوامون میشد بهش میگفتم چشم گربه ای-حالا شما "چشمت یشمی وهم ابی فیروزه ای"چندرنگه! ازعحایبه،تاجون داری خیال بافی کن ..نه شوخی بودخیلی قشنگ بود داستان تخیلی ات/
  • علی خان IR ۱۲:۳۵ - ۱۴۰۰/۱۲/۲۷
    1 5
    بله بچه ها ی خوب شنگول منگول ،، این خاطره که تعریف میکنم مال خیلی سال ها پیش است اون زمانیکه من ی کودک ۵ یا ۶ ساله بودم ، با چشمان یشمی با رگه های آبی و فیروزه ای و موهای بلند سیاه و بدن ورزیده که بی نظیر بودم ،، همیشه می رفتم لب برکه برا ماهیگیری ، ی روزی صبح که از خونه اومدم بیرون ی حس خوبی داشتن راه افتادم طرف برک ماهی بگیرم ،، وقتی به برکه رسیدم دیدم همه جا ساکت است خبری نه از صدای قورباغه و کلاغ و نه پرندگان دیگه و حتی میمون ها هم نیستن ،، و حتی ماهی ها هم نبودن . تعجب کردم چی شده و رفتم بالای بلند ترین درخت تا ببینم چه خبری است هر چه نگاه کردم چیزی از موجودات جنگل را ندیدم همه جا سوت و کور بود.تا اینکه بچه سنجاب ها را دیدم تو لونه هستن بهشون گفتم چی شده والدینتان کجا هستن حیوانات دیگه کجا هستن ، یکیشون اومددم لونه گفت : علی خان همه حیوانات رفتن خدمت جناب سلطان (شیر) ، گفتم چی شده سلطان مریض شده . گفت نه سلطان قراره خمیازه بکشه و حیوانات نگاهش کنند ، گفتم خوب چی بشه ، گفت علی خان تو نمی فهمی و نخواهی فهمید .
  • IR ۱۳:۴۹ - ۱۴۰۰/۱۲/۲۷
    1 0
    چه دندان های تمیزی

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس